به گزارش شهرآرانیوز؛ دعای نوزدهم صحیفهسجادیه، آموزههایی ژرف درباره وابستگی انسان به نزولات آسمانی و نقش باران در چرخه حیات را در خود جای داده است. این دعا، تنها یک درخواست برای رفع خشکسالی نیست، بلکه دریایی از معارف توحیدی، طبیعی و اخلاقی است. در این دعا، امامسجاد (ع) در شرایط خشکسالی و بیبارانی، دست به دعا برمیدارد و از خداوند طلب باران میکند. اما این دعا، فراتر از یک درخواست ساده برای آب است.
این مناجات، کلاس درسی است که در آن، امام (ع) هم سازوکار طبیعی نزول باران را از زبان خالقش بیان میکند و هم رابطه عمیق بنده با معبودش را به تصویر میکشد. درباره این موضوع با دکتر محمدعلی انصاری، مفسر قرآن کریم و شارح نهجالبلاغه و صحیفهسجادیه، گفتوگو کردهایم. وی در این گفتوگو، بخشی از ابعاد گسترده این دعای شریف را واکاوی میکند و گوشههایی از حکمتهای نهفته در کلام امام چهارم شیعیان را روشن میسازد.
امام سجاد (ع) در این دعا، با عبارت «اللَّهُمَّ اسْقِنَا الْغَیْثَ» درخواست خود را آغاز میکنند. انتخاب واژه «غیث» بهجای سایر اسامی باران، بسیار معنادار است. «غیث» به باران کاملا نافعی گفته میشود که در زمان مناسب میبارد و گره از کار انسان میگشاید.
این واژه از ریشه «غوث» به معنای فریادرسی گرفته شده است و از نامهای خداوند نیز «یاغیاثالمستغیثین» است، بنابراین امام از همان ابتدا به ما میآموزند که برای رفع نیازهای مادی خود، حتی برای چیزی بهظاهر طبیعی مانند باران، باید مستقیم به درگاه خدای غیاث روی آوریم. این نگاه، «استسقاء» را از یک عمل طبیعیگرایانه صرف، به یک عبادت توحیدی تبدیل میکند که در آن، بنده وابستگی مطلق خود را به پروردگارش اعلام میکند و او را تنها گرهگشای مشکلات میداند.
حضرت زینالعابدین (ع) در این دعا، ویژگیهای باران مطلوب را بهطور دقیق برمیشمارند: «نَافِعٍ دَائِمٍ غُزْرُهُ وَاسِعٍ دِرَرُهُ وَابِلٍ سَرِیعٍ عَاجِلٍ». این صفات، نشان میدهد که درخواست امام، درخواستی آگاهانه و مبتنیبر شناخت است. باران باید «نافع» (سودمند) باشد، نه زیانبار.
باید «دائمالغره» (پیوسته و فراوان) باشد، نه اندک و موقت. باید «واسعالدرره» (گسترده و پرقطره) و همچنین «وابل» (درشتقطره) و «سریع عاجل» (زودرس) باشد. این دقت نظر، به ما میآموزد که حتی در دعا نیز باید دقیق و هوشمند بود و خواستهها را به شکلی روشن و مبتنیبر نیاز واقعی بیان کرد. ازسوی دیگر، این صفات، ویژگیهای رحمت الهی را نیز به تصویر میکشند: رحمت خدا سودمند، پایدار، فراگیر و بهموقع است.
بخش دیگری از دعا به ثمرات باران اختصاص دارد: «وَ امْنُنْ عَلَى عِبَادِکَ بِإِینَاعِ الثَّمَرَه وَ أَحْیِ بِلَادَکَ بِبُلُوغِ الزَّهَرَه.» امام از خداوند میخواهند که با این باران، میوهها را به بار نشاند و سرزمینها را با رسیدن شکوفهها زنده کند. درخواست «احیای بلاد» بسیار تأملبرانگیز است. باران، رحمت الهی است که زمین مرده را زنده میکند.
این احیا، تنها محدود به رویش گیاهان نیست، بلکه احیای اقتصادی، اجتماعی و روانی جامعه انسانی است. وقتی زمین زنده شود، کشاورزی رونق میگیرد، قحطی و گرانی از بین میرود و آرامش به جان مردم بازمیگردد، بنابراین دعای امام، تنها برای رفع یک مشکل زیستمحیطی نیست، بلکه درخواست برقراری چرخه کامل حیات و رفاه برای بشر است.
امام سجاد (ع) در توصیف ابرهای مطلوب، پنج ویژگی را برمیشمارند: «سَحَاباً مُتَرَاکِماً هَنِیئاً مَرِیئاً طَبَقاً مُجَلْجَلًا». «متراکم» به ابرهای فشرده و لایهای اشاره میکند که در دانش هواشناسی امروز، به دو نوع استراتوس و کومولوس تقسیم میشوند. «هنیئاً مریئاً» به بارش گوارا و بیضرر اشاره میکند.
«طبق» به ابرهایی که کاملا آسمان را میپوشانند و «مُجَلْجَل» به ابرهای همراه با غرش رعد، گفته میشود. سپس امام از دو ویژگی منفی نیز پرهیز میخواهند: «غَیْرَ مُلِثٍّ وَدْقُهُ» (بارشی که بهصورت سیلاب ویرانگر نباشد) و «لَاخُلَّبٍ بَرْقُهُ» (برقی که بیباران نباشد). این توصیفات، نشان از نگاه عمیق ایشان به پدیدههای طبیعی و آشناییشان با ویژگیهای اقلیمی دارد.
امامسجاد (ع) دعا را با این عبارت تکمیل میکنند: «وَ انْشُرْ عَلَیْنَا رَحْمَتَکَ بِغَیْثِکَ الْمُغْدِقِ.» درخواست باران، درخواست «رحمت» است. باران تنها آب نیست؛ نماد رحمت، برکت و حیاتبخشی خداوند است. صفت «مُغْدِق» (فراوان و سرشار) نیز اشاره به کرم و جود الهی دارد. ایشان از خداوند میخواهند که این رحمت را از طریق «السَّحَابِالْمُنْسَاقِ» (ابرهای به حرکتدرآمده) نازل کند.
ابرها به فرمان خدا و توسط فرشتگان، بهسوی سرزمینهای تشنه رانده میشوند. این نگاه، همزمان هم توحیدی است (همهچیز به اراده خداست) و هم طبیعی (باران از طریق ابرها و بادها نازل میشود.) این ترکیب، نشان میدهد که امام قوانین طبیعی را نافی اراده الهی نمیدانند، بلکه آنها را مجرای تحقق اراده او میبینند.
امام سجاد (ع) میفرمایند: «وَ أَشْهِدْ مَلَائِکَتَکَ الْکِرَامَ السَّفَرَه بِسَقْیٍ مِنْکَ.» در اینجا، حضرت از خداوند میخواهند که فرشتگان ارجمند و فرستادهاش را در هنگام نزول باران حاضر کند. این درخواست، اشاره به نقش فرشتگان بهعنوان کارگزاران نظام آفرینش دارد.
در دعای سوم صحیفهسجادیه، به گروههای مختلف فرشتگان اشاره میشود: «خازنان باران، رانندگان ابرها، به صدادرآورندگان رعد، فرودآیندگان با قطرههای باران و گماشتگان بر گنجینههای بادها.» این نگاه، جهانبینی عمیق اسلامی را نشان میدهد که در آن، برای پدیدههای طبیعی، کارگزارانی غیبی درنظر گرفته شده است. این امر، هم عظمت خلقت را میرساند و هم به انسان میآموزد که در پس پرده جهان مادی، عالمی از فرشتگان، مشغول به اذن خدا هستند.
حضرت زینالعباد (ع) در بخش دیگری از دعا، به پیامدهای گسترده باران رحمت اشاره میکنند: «تُرْخِصُ بِهِ الأَسْعَارَ فِی جَمِیعِ الأَمْصَارِ: قیمتها در همه شهرها ارزان شود»، «تَنْعَشُ بِهِ الْبَهَائِمَ وَ الْخَلْقَ: چهارپایان و خلق، سرزنده شوند»، «تُکْمِلُ لَنَا بِهِ طَیِّبَاتِ الرِّزْق: روزیهای پاکیزه را برایمان کامل کنی.»
این فرازها بهوضوح نشان میدهد که نزول باران، تنها یک رویداد طبیعی نیست، بلکه تحولی اقتصادی و اجتماعی را بههمراه میآورد. باران رحمت، چرخه تولید را فعال میکند، بازارها را رونق میبخشد، دامها را سالم نگه میدارد و زندگی را برای همه موجودات گوارا میسازد. این را نگاه کلنگر، اهمیت باران در نظام معیشتی انسان بهخوبی نشان میدهد.
امامسجاد (ع) در پایان این بخش از دعا، از خداوند میخواهند که از شر بارانهای زیانبار در امان بمانند: «لَا تَجْعَلْ ظِلَّهُ عَلَیْنَا سَمُوماً: سایهاش بر ما بادهای سوزان نباشد.» «لَا تَجْعَلْ بَرْدَهُ عَلَیْنَا حُسُوماً: سرمایش بر ما کشنده نباشد»، «لَا تَجْعَلْ صَوْبَهُ عَلَیْنَا رُجُوماً: بارشش بر ما سنگباران نباشد»، «لَا تَجْعَلْ مَاءَهُ عَلَیْنَا أُجَاجاً: آبش بر ما شور و تلخ نباشد.»
این درخواستها بهخوبی نشان میدهد که هر نعمتی میتواند در شرایطی به نقمت تبدیل شود، حتی باران رحمت الهی نیز اگر از حد اعتدال خارج یا با عوامل آلاینده ترکیب شود، میتواند ویرانگر باشد. این بخش از دعا، بهنوعی هشدار به انسان است که مراقب رفتار خود با طبیعت باشد تا نعمتهای الهی بهدلیل سوءمدیریت، به بلایایی جبرانناپذیر مبدل نشوند.